English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6318 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
oversailing of facade U قسمت برجسته یا پیش امده بنا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
forestage U قسمت جلو امده صحنه نمایش
bank U قسمت برجسته سر پیچ
banks U قسمت برجسته سر پیچ
alto-rilievo U [ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
perspective spatial model U مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
embossing U طرح برجسته [برجسته کردن زمینه فرش]
bas relif U حجاری ونقوش برجسته برجسته
embossment U نقوش برجسته برجسته کاری
supereminent U برجسته فوق العاده برجسته
saliency U نکته برجسته موضوع برجسته
salience U نکته برجسته موضوع برجسته
stereoscope U جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
stereograph U نوشته یاتصویر برجسته نما برجسته نما کردن
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
repousse U برجسته نمایاحکاکی برجسته
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
incoming U امده
who came? U کی امده
ridgy U بر امده
who came? U که امده
gibbous U بر امده
fordone U از پا در امده
new come U تازه امده
overshot U پیش امده
protractive U جلو امده
unbred U بدببار امده
underhung U پیش امده
jutting U پیش امده
overdue U دیر امده
prognathic U پیش امده
left over U زیاد امده
landed U فرود امده
projective U جلو امده
saleintiant U بیرون امده
prognathous U پیش امده
get U بدست امده
gets U بدست امده
getting U بدست امده
peregrin or rine U از خارجه امده
worked up U ازکار در امده
red-hot U تاب امده
in U :رسیده امده
in- U :رسیده امده
worker U ازکار در امده
enthetic U ازبیرون امده
exopathic U ازبیرون امده
aggregate U جمع امده
red hot U تاب امده
exserted U پیش امده
exserted U بیرون امده
aggregates U جمع امده
jambs U تیربیرون امده
jamb U تیربیرون امده
saleint U بیرون امده
protrudent U جلو امده
leavened bread U نان ور امده
impassionate U به جنبش امده
protrusile U جلو امده
protrusive U جلو امده
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
unhandy U مشکل بدست امده
projecting jaw U ارواره پیش امده
take steps U اقدامات بعمل امده
self born U از خود بوجود امده
petiolar U از برگدم بیرون امده
twinborn U دوقلو بدنیا امده
peregrine U ازخارجه امده مسافر
bay window U پنجره پیش امده
apogean U از زمین بالا امده
ecstatic U بوجد امده نشئهای
neoteric U تازه بدنیا امده
cantilever U تیر پیش امده
you might have come U باید امده باشید
ecstatically U بوجد امده نشئهای
bay windows U پنجره پیش امده
beetle brow U پیشانی پیش امده
born in the purple U در نازونعمت بدنیا امده
inchoate U تازه بوجود امده
his stomach sticks out U شکمش پیش امده است
visor U لبه پیش امده کلاه
flanges U لبه بیرون امده چرخ
lugs U هر عضو جلو امده چیزی
flange U لبه بیرون امده چرخ
extrusive U اخراج کننده بیرون امده
visors U لبه پیش امده کلاه
hardly earned money U پول سخت بدست امده
lugging U هر عضو جلو امده چیزی
lugged U هر عضو جلو امده چیزی
lug U هر عضو جلو امده چیزی
air landed U فرود امده از راه هوا
rimrock U لبه بر امده صخره مزبور
bucktooth U دندان گراز یا پیش امده
instances have occurred that U مواردی پیش امده است
venose U دارای رگهای متعددوبر امده
prognathous U دارای ارواره پیش امده
prognathic U دارای ارواره پیش امده
to t. to account U زیر account امده است
weather worn U تحت تاثیر هوا در امده
bow windows U پنجره پیش امده کمانی
bow window U پنجره پیش امده کمانی
vizor U لبه پیش امده کلاه
to run short U زیر short امده است
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
the bird took its perch U مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
kid glove U ازلای زرق وبرق بیرون امده
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
biologic U بدست امده اززیست شناسی عملی
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
ill gotten U با وسایل غیر مشروع بدست امده
ventricous U بادکرده دارای شکم پیش امده
it is of doubtful proveance U معلوم نیست اصلا از کجا امده است
dormers U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
dormer U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
round shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round-shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
lyophiled U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
ribby U دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
post edit U ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
lyophil U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
bay window U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
industrial wealth U مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
bay windows U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
officinal names of drugs U نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
grilse U ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
prize courts U به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
rimrock U صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
odontolite U دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
catches U ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
soever U واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
yardage U تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
pandects U خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
ventriloquism U سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
vampire U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampires U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobes U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobe U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
eminent U برجسته
ridged U برجسته
illustrated U برجسته
crowned U برجسته
overriding U برجسته
prominent U برجسته
laureate U برجسته
in relief U برجسته
pre eminent U برجسته
torose U برجسته
staring U برجسته
prime U برجسته
primes U برجسته
dominant U برجسته
illustrous U برجسته
par excellence U برجسته
mainlining U برجسته
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1time is prceious it has great
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1 moves up the range
1you are in too much of a hurry.the young lady herself is fine.
1cartridge
1i was rebelling now
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com